50
6. آيا برخوردارى ائمه(عليهم السلام) از علم غيب با مسمومشدن آنان منافات ندارد؟
درباره علم امامان (عليهم السلام) بايد چند نكته را در نظر گرفت:
الف) پيامبر(ص) و ائمه اطهار(عليهم السلام) در مسائل عادى، فردى و اجتماعى، از علم عادى استفاده مىكردند. علت اين رفتار نيز الگوبودن آنان براى بشر است و اگر در زندگى و كارهاى اجتماعى، راهى جز اين ميپيمودند، اسوهبودن خود را از دست ميدادند و جهانيان به بهانه اينكه آنان با «علم لدنى» عمل مىكردهاند، از حركتهاى سازنده، انقلابى و اصلاحى باز مىايستادند. از اينرو، پيامبر اكرم به رغم اينكه با علم غيب همه منافقان را ميشناخت و حتى نامهاى آنان را به حذيفة بن يمانى فرموده بود 1، به او اجازه نداد كه آنان را بشناساند.
ب) برخى از افراد بر اين باورند كه علم غيب براى پيامبر(ص) و امامان(عليهم السلام) «شأنى» است؛ يعنى آنان همواره هر چيز را «بالفعل» نميدانند، بلكه اگر بخواهند به چيزى از راه غيب آگاه شوند، آن را خواهند دانست يا اگر خدا بخواهد، آنان را از حوادث و وقايع آگاه خواهد كرد. در برخى از روايات، مفهوم «قبض» و «بسط» در اينباره به كار رفته است:
يُبسَطُ لَنا الْعِلمُ فَنعلمُ وَ يُقبضُ عَنّا فَلا نَعلمُ. 2
آنگاه كه دانش بر ما گسترده مىشود، مىدانيم و هنگامى كه از ما باز داشته مىشود، نمىدانيم.