21
...غُلَّتْ أَيْدِيهِمْ وَ لُعِنُوا بِمٰا قٰالُوا بَلْ يَدٰاهُ مَبْسُوطَتٰانِ (مائده: 64)
دستهايشان بسته باد و بهخاطر آنچه گفتند، از رحمت الهى دور شوند، بلكه هر دو دست [قدرت] او گشاده است.
بنابراين، تدبير و تربيت، رشد و كمال، مرگ و حيات و هر دگرگونى ديگر، از ديد مسلمانان در چارچوب قدرت و سيطره تدبير خداوند بزرگ جاى دارد.
روايات فراوانى درباره تأثير دعا و صله رحم در افزايش عمر انسانها آمده است. اگرچه بشر از تحولات و دگرگونىها و علل آنها آگاه نيست، خداوند آنها را مىداند و همه چيز براى او آشكار است. شايد عمر طبيعى كسى شصت سال باشد، اما در عالم بالا چنين تقدير شده باشد كه عمر او با كارهاى خوب مانند صله رحم، افزايش يابد. اين دو نوع از عمر، در علم الهى وجود دارد. اين دگرگونىها را در عالم تكوين، گاه محو و اثبات و گاه بدا و در عالم تشريع، آن را نسخ مىخوانند.
بنابراين، خداوند بزرگ هر دگرگونى را بر پايه مصالح و اوضاع ويژهاى پديد مىآورد كه در آن عالم روشن است. البته طول عمر و اجل موجودات، در مقام مشيت الهى گاه مطلق و گاه مقيد است و اين مشيت گاهى براى برخى از پيامبران و اولياى خدا آشكار مىشود و گاهى از آنان نيز پنهان مىماند. گاهى نيز خداوند، بندهاش را از مشيت مقيد آگاه نمىكند، بلكه بهطور كلى به وى خبر مىدهد. براى نمونه، يكى از پيامبران خود را از مردن كسى در فلان شب يا فلان ساعت آگاه مىكند، اما پس از رسيدن آن هنگام، رويدادى متفاوت با دانسته او تحقق مىيابد و او درمىيابد كه علت تغيير آن، كار خوب، صله رحم يا دادن صدقه است. براى خداوند در واقع هيچ دگرگونى پديد نمىآيد، بلكه او تنها آنچه را از آن آگاه بوده است براى بندگانش روشن و آشكار مىكند و اين مفهوم و تفسير بداست كه امامان شيعه آن را بسيار مهم شمرده و كمال عقيده به توحيد خواندهاند.
البته چنانچه كسى به اين حقيقت باور داشته باشد، اما نام آن را چيز ديگرى بگذارد