14مساوى باشند مخيّر است عمل خود را با فتواى هر كدام تطبيق نمايد مگر در موارد علم اجمالى يا قيام حجّت اجمالى بر تكليف مانند موارد اختلاف در قصر و تمام كه بنابراحتياط واجب بايد رعايت هر دو فتوا را بنمايد و مراد از تقليد در صدر اين مسأله صرف التزام به متابعت از فتواى مجتهد معيّن است نه عمل كردن به دستور او.
آية اللّٰه صافى: بلكه جواز بقا بر تقليد او در ساير مسائل نيز بعيد نيست. ولى اگر مجتهد ميّتى كه از او تقليد مىكرده، اعلم از حى باشد، بقا بر تقليد او، بنابر احتياط، واجب است؛ چنانكه اگر مجتهد حىّ، از ميّت اعلم باشد عدول به حىّ واجب است.
آية اللّٰه فاضل: مسأله باقى ماندن بر تقليد ميّت جايز است در صورتى كه مجتهد ميّت و مجتهد حىّ مساوى در علم باشند و چنانچه يكى از آن دو اعلم باشد تقليد از اعلم لازم است و در باقى ماندن بر تقليد ميّت، فرقى بين مسائلى كه عمل نموده ومسائلى كه عمل ننموده وجود ندارد.
آية اللّٰه گلپايگانى: اگر مجتهدى كه انسان از او تقليد مىكند از دنيا برود، بايد از مجهتد زنده تقليد كند. ولى كسى كه در مسألهاى به فتواى مجهتدى عمل كرده يا آن را ياد گرفته و ملتزم به عمل به آن شده باشد، اگر بعد از مردن آن مجتهد در آن مسأله به فتواى مجتهد زنده رفتار نكرده باشد، مىتواند در آن مسأله به فتواى مجتهدى كه از دنيا رفته باقى باشد.