85ديدم كه در برابر او به سجده افتادهاند و مرتب بر شدت نور افزوده مىشد.
عدهاى از قريش را ديدم كه مىخواهند آن درخت را قطع كنند كه ناگاه جوانى زيبارو و پاكيزهلباس در برابر ايشان قد علم كرد و كمر آنان را شكست و چشمهايشان را از حدقه بيرون آورد. وقتى كه تمام خواب را براى او بازگو كردم رنگ چهرۀ او نيز دگرگون شد و گفت: اگر راست بگويى از نسل تو فرزندى به وجود خواهد آمد كه حكومت او، شرق و غرب را فراخواهد گرفت و او پيامبر در بين مردم خواهد بود. پس از شنيدن اين سخن، غم و اندوه از دلم بيرون رفت. ابوطالب! دقت كن، شايد كه تو همو باشى!
ابوطالب كه پس از بعثت پيامبر اسلام(ص) اين سخن و روايت را نقل مىكرد مىگفت: به خدا سوگند كه آن درخت ابوالقاسم امين است. 1 و ما مىافزاييم كه آن جوان زيباروىِ پاكيزه لباسِ مدافع از حريم رسالت نيز، فرزند برومند او اميرمؤمنان على بن ابيطالب(ع) است.
3. جايگاه عبدالمطلب در حجر
در اخبار مكه از عطا به نقل از ابن عباس، و او نيز از پدرش عباس بن عبدالمطلب (عموى پيامبر) چنين نقل شده است: عبدالمطلب داراى قدى بسيار رشيد و بلند، صورتى بسيار زيبا بود كه هيچيك از مردم به پايۀ او نمىرسيدند و هر كس كه او را مىديد شيفتۀ او مىشد. براى او در حجر محلى بود كه تنها