40از نخستين روزهاى پيدايش اسلام كه لشكريان مسلمان در جميع نواحى جهان وارد جنگ و ستيز شدند، تفكّر اسلامى نيز بههمراه رزمندگان مسلمان وارد معركهاى هولناكتر گرديد، آنگاه كه « انسان مسلمان » از مركب نبرد پيروزمندانه بزير آمد و اركان حكومتها را بدست لشكريان پيروزمند مسلمان سپرد، درست در همان گاه و به همراه آن شالودهها و مبادى « فرهنگهاى متضاد » نيز در معرض تابش نور عقل مسلمان پيروز قرار گرفت... و بالاخره در طول قرون متمادى چه در ميدانهاى جنگ مسلّحانه و چه در ميدانهاى نبرد فرهنگ و معارف، سايۀ جنگهاى خانمان برانداز و داستان جنگنامهها بر دايرۀ آسياى كرۀ زمين، تا عصر حاضر سايه افكند.
تمدّن اروپايى با همۀ قدرت و توان و سلاحى كه در اختيار داشت مصمّم شد تا بر قلب جهان اسلام بتازد، بزرگترين نبرد و معركه، هم در تاريخ اسلام و هم در تاريخ اروپا. نبردى كه تا بهحال با همۀ انگيزهها، ميدانها و زمينههاى گوناگون و همه جانبهاش براى جهان اسلامى روشن نگرديده و احدى آثار و نتايج آن را و تأثيراتى كه در جوامع ما داشته به درستى نشمرده است. و اگر هم كسى توانسته است اين معركۀ عظيم را مورد تحقيق و بررسى خويش قرار دهد، باز هم همه جوانب آن را در نظر نگرفته و به كلّيۀ زوايا و ابعاد آن دست نيافته است.
و اكنون من نيز مدّعى آن نيستم كه همۀ ابعاد نبرد جديد ميان دنياى غرب و جهان اسلام را مورد پژوهش قرار مىدهيم، امّا بر آن عزمم تا گوشهاى از آن را براى خوانندۀ دقيق و عميق و كاوشگر اين كتاب كه مصمّم است پژوهشى تلاشگرانه و حريصگونه و ريشهدار در اين باره داشته باشد، بازگشايم...
بايد دانست كه نبرد جديد ميان دنياى اروپاى مسيحى و جهان اسلامى، جنگ و معركهاى تنها در يك ميدان نبود، بلكه دقيقاً نبردى بود در دو ميدان:
ميدان جنگ نظامى - ميدان نبرد فرهنگى
1- ميدان جنگ نظامى
2- ميدان نبرد فرهنگى
در زمينۀ « جنگ نظامى » آنگاه كه عوامل وانگيزههاى معروف و مورد اعتقاد و مسؤوليّتزاى اسلامى ايجاد مى گرديد، جهان اسلام بىدرنگ و بدون وقفه و مكث سلاح خويش را وارد ميدان مىساخت...
امّا ميدان « نبرد فرهنگى »، معركهها و جنگها در اين ميدان بهطور متناوب و دنبال هم، نسل به نسل، بلكه سال به سال و حتّى روز به روز باقى مانده است. و اين جنگ به