31كه خداوند او را مأمور ابلاغ رسالتش كرده باشد. با آنكه شما تلاش كرده بوديد تا فرضيّۀ چنين اعتكافى را رد كنيد ولى باز هم ميدان بحث را براى ارائۀ يك دليل و سند مادّى دربارۀ اين قضيّه (يعنى عزلت پانزده سالۀ پيامبر(ص)) گشوده بوديد. فرضيّۀ چنين انزوايى نه تنها فاقد سند و مدرك است بلكه از ديدگاه تاريخى هم مطلقاً صحيح بهنظر نمىآيد.
در واقع منابع معتبر، تاريخ اين اعتكاف را مشخّص و آن را با جدّيت بسيار، يك ماه پيش از نزول قرآن تعيين كردهاند. همچنين با دقّت بيشتر در اين منابع معلوم مىشود كه پيامبر (ص) طىّ اين يك ماه نيز بارها براى تهيّۀ آذوقه به خانهاش بازگشت مىكرده است. در همين ماه بود كه آن حضرت در خواب، رؤيايى واضح و آشكار ديد كه اندكى بعد آن را مثل طلوع خورشيد، حقيقت يافت. همۀ اين ريشهها در چهل سالگى پيامبر (ص)، يعنى سال نزول وحى بر او، ببار نشست.
اگر بيشتر بررسى كنيم و دورتر رويم و اين فرض را بپذيريم كه پيامبر (ص) از هنگام ازدواج با خديجه تا وقتى كه نخستين آيات وحى بر او فرود آمد، هر سال در اين ماه به اعتكاف مىنشسته است، بايد به اين سوى هم بنگريم كه وى يازده ماه ديگر از سال را در محيط اجتماعى و در پيش روى ديگر مردمان ديارش زندگى مىكرده است.
قرآن كريم در آيۀ «B قُلْ لَوْ شٰاءَ اللّٰهُ مٰا تَلَوْتُهُ عَلَيْكُمْ وَ لاٰ أَدْرٰاكُمْ بِهِ فَقَدْ لَبِثْتُ فِيكُمْ عُمُراً مِنْ قَبْلِهِ أَ فَلاٰ تَعْقِلُونَ 1كاملاً دليل كسانى را كه با اقامت طولانى و كافى پيامبر (ص) در ميان مردم براى شناخت امتيازات و استعدادهاى وى و ناتوانى شخصى او از ساختن آيات قرآنى، احتجاج كردهاند، تأييد مىكند.
بنابراين كردار پيامبر (ص) در اين مرحلۀ انتقالى چه بوده است؟
در طول اين مدّت دست كم حوادث معيّن و مشخّصى روى داده است.