22واحد دارند و در سايه اين فكر مشترك، با هم يارى و همكارى دارند.
اين، معناى لغوى شيعه است، امّا در اينجا معناى دوّم يعنى آنچه ميان عالمان مصطلح است مهم است.
وقتى شيعه گفته مىشود، مقصود از آن عبارت است از:
1 . كسى كه دوستدار على(ع) و فرزندان اوست، به اين اعتبار كه آنان خاندان پيامبرند و خداوند در قرآن مودّت آنان را واجب كرده است.
شيعه به اين معنى، جز بر نواصب كه دشمن على(ع) و خاندان اويند، به همه مسلمانان، گفته مىشود. ريشه آن انديشه (ناصبىگرى) به دوران معاويه بر مىگردد كه پايهگذار دشنام به على(ع) بر فراز منبرها بود. ولى جز آنان، همه مسلمانان، اهل بيت پيامبرخدا(ص) را احترام مىگذارند و دوست دارند و هر صبح و شام بر آنان درود مىفرستند.
2 . كسى كه على(ع) را بر عثمان يا بر همه خلفا برترى مىدهد، با اعتقاد بر اينكه او چهارمين خليفه است و دليل مقدم دانستن او روايات فراوانى است كه درباره فضايل و مناقب او از پيامبر اعظم(ص) نقل شده و اصحاب حديث آنها را در مجموعههاى حديثى خود آوردهاند و اين احاديث، انسان را وا مىدارد كه باور كند آن حضرت برترين صحابه است.
3 . كسى كه از على(ع) و فرزندان او پيروى مىكند، به اعتبار اين كه آنان جانشينان پيامبر(ص) و پيشوايان مردم پس از اويند و آن حضرت ايشان را به فرمان خدا براى اين مقام نصب كرده و نامها و ويژگىهاى