78
13. استدلال
اماميه؛ در كتب اماميه، اصلى به نام استدلال، به عنوان يكى از اصول اساسى استنباط مطرح نيست.
حنبليه، حنفيه و شافعيه؛ در كتب اصولىها، استدلال مطرح نيست. البته برخى، مجموعهاى از ادله - غير از نص و اجماع و قياس - را استدلال مىشمرند و حتى استحسان و استصحاب و شرع من قبلنا را داخل آن دانستهاند. در مواردى هم استدلال شامل قياس منطقى مىشود. بعضى هم استدلال را چنين توضيح دادهاند؛ «وجد السبب فيثبت الحكم و وجدالمانع فانتفى الحكم».
مالكيه؛ استدلال به عنوان اصل مستقل در اصول مذهب مالكيه مطرح شده است.
يادآورى:
استدلال در اصطلاح عامه به معناى اقامۀ دليل بر مطلوب است و «سين» و «تا» زايد است. 1
14. شرع من قبلنا
اماميه؛ در كتب اصولى اماميه، شرع من قبلنا، به عنوان يك اصل مستقل مطرح نيست و با توجه به مسلّم بودن تحريف كتب شرايع گذشته، جايى براى بحث از آن باقى نمىماند.
مذاهب چهارگانه؛ تمام فقها «شرع من قبلنا» را حجت دانسته و عمل به مقتضاى آن را در صورت عدم نسخ و تخصيص، لازم شمردهاند ولى بعضى شافعيه و طبق روايتى از ابن حنبل، شرع من قبلنا، براى ما معتبر شمرده نشده است؛ چون شريعت اسلام ناسخ تمامى