55از مدينه بيرون نرفت. نزد امام صادق عليه السلام ، على محمد بن المنكدر وربيعة الرأى تلمذ كرد و سپس به تدريس حديث و فقه روى آورد.
مالك نخستين كسى است كه در عالم عامّه، به تدوين حديث بر اساس ابواب فقهى پرداخت. كتاب «الموطّأ» اثر حديثى اوست. وى در زمينۀ فقه تأليف ندارد و فقه او را شاگردانش تدوين و تنظيم كردهاند.
در مقابل مذهب حنفى كه ادامۀ مكتب اهل رأى به حساب مىآيد، فقه مالك تداومبخش مكتب اهل حديث مىباشد. اگرچه از رأى نيز بهره مىگيرد. مالك به طور كلّى از مباحث كلامى اجتناب مىكرد و خوض در امور غيبى را نمىپسنديد و قائل به رؤيت اللّٰه در قيامت بود.
فقه مالكى در حجاز منتشر شد و سپس در غرب عالم اسلام و آفريقا گسترش يافت.
علت آن هم حمايت دستگاه خلافت اموى - كه در اندلس حكومت مىكردند - از اين مذهب بود؛ به گونهاى كه فقه او را مذهب رسمى خود قرار دادند. 1
اصول اساسى مذهب مالكى
اصول مذهب مالكى را به دو گروه تقسيم مىكنند: «اصول مشترك» و «اصول اختصاصى»
الف) اصول مشترك با ساير مذاهب
1. قرآن كريم.
2. سنت؛ علاوه بر خبر متواتر، به نظر مالكىها خبر واحد در صورت ثقه و حافظ بودن راوى معتبر است. اگرچه عمل اهل مدينه بر خبر واحد تقدم دارد. 2