33
پيشگفتار
تحقق اهداف و آرمانهاى يك سازمان، به علل و عوامل مختلفى بستگى دارد. در اين ميان، به گفته كارشناسان و صاحبنظران «مديريت سازمانى» و نيز به گواهى «آموزههاى وحيانى»، «عامل انسانى» اساسىترين و محورىترين نقش را در موفقيت و بالندگى سازمانى ايفا مىكند. ديگر عوامل سازمانى در پرتو عامل انسانى و حول محور او، شكل گرفته و حركت مىكند.
سياستها، برنامهها، روشها، ابزار و سختافزارهاى سازمان، تابعى از خواست واراده نيروى انسانى و دانش و تدبير او مىباشد. بالطبع كمّ و كيف نتايج و خروجىهاى سازمان نيز مانند «ورودىها» و «فرآيند»، متأثر از فعاليت و تدبير نيروى انسانى است. بنابراين نيروى انسانى، افزون بر اينكه عامل موفقيت هر سازمانى است، شاخص و معيارى براى پيشبينى ميزان موفقيت آن سازمان نيز محسوب مىشود.
بىجهت نيست كه دنياى مدرن با پىريزى علومى همچون روانشناسى كار، جامعهشناسى مشاغل و مديريت، بخش اعظمى از مباحث اين علوم را به عامل انسانى اختصاص داده است. پيشتر از اين نيز آموزههاى وحيانى، بر جايگاه و اهميت نيروى انسانى و نقش محورى آن در رستگارى و موفقيت جمعى اشاره كرده و به مؤمنان و جامعه دينى اكيداً توصيه نموده كه در واسپارى كارها و مسئوليتها، به شايستگى و صلاحيت نيروهاى انسانى توجه كنند: