58عياله، فأخذ رسول الله صلى الله عليه و آله علياً، فلم يَزَل مع رسول الله حتّي بَعَثَهُ الله نبياً، فأتبعه عليٌّ و آمن به و صدّقه.
يعنى: به درستى كه اوّل كسى كه ايمان آورد به رسول صلّى الله عليه وآله، و در پس وى نماز گزارد، و وى را باور داشت علىّ بن ابى طالب بود، و وى ده ساله بود، و در روزگار كودكى پيش پيغمبر صلّى الله عليه وآله مىبود و پيغمبر صلّى الله عليه وآله ترتيب [امور] وى مىكرد، و سبب آن بود كه قريش را تنگى و قحطى به غايت رسيده بود و ابوطالب عيال بسيار داشت. پيغمبر صلّى الله عليه وآله عبّاس را گفت - و عبّاس از توانگران بنى هاشم بود - كه: اى عبّاس! برادرت ابوطالب عيال بسيار دارد، و اين تنگى و سختى چنين به مردم رسيده است كه مىبينى. بيا تا برويم و وى را سبكبار گردانيم از جهت عيال. بعد از آن پيغمبر صلّى الله عليه وآله علىّ را برگرفت و به خانه خود آورد و هميشه با رسول صلّى الله عليه وآله بود تا آن كه خدا وى را به پيغمبرى بفرستاد به خلق. على پيروى وى كرد و بدو ايمان آورد و وى را راستگو دانست.
بدين حديث معلوم شد كه نشو [و] نماى علىّ در خدمت رسول بوده است از ايّام طفوليّت تا به روز بعثت؛ و رسول در ايّام كودكى در خانه ابوطالب بود. ابوطالب و فاطمه بنت اسد بن هاشم مادر و پدر على، او را تربيت كردند، و ابوطالب، خديجه را از بهر وى در عقد آورد و مهر بداد و خطب وى خواند، و بعد از اداى وحى هم تربيت كرد و نصرت كرد به مال و دست و جان و اولاد، خاصّه در ايّام شعب، چهار سال كه رسول با اصحاب محبوس بود، و در شعب ابوطالب چون شب درآمدى، ابوطالب با اولاد و برادران برخاستندى و شمشيرها كشيده بر حوالى شعب گرديدندى تا به روز. چون ابوطالب متوفّى شد جبرئيل آمد و گفت: حق تعالى سلام مىرساند و مىگويد كه: تو را اينجا ناصرى نماند، هجرت فرماى به مدينه. أَ لَمْ يَجِدْكَ يَتِيماً فَآوىٰ [ضُحى: 6] خاصّ در خان ابوطالب بود، اوّل كسى كه صاحب آيه وَالَّذِينَ آوَوا وَنَصَرُوا [انفال: 72] بود، و اين شرفِ خاصّ، مادر و پدر علىّ را بود؛ و مادر او پياده از