30از همه هستى گذشت آن مرد حق
مظهر عشق و وفا يعنى حسين
داغ دلها را چه خوش تفسير بود
آن حديث لالهها يعنى حسين
سايبانش دست رب العالمين
بر خدايش خونبها يعنى حسين
«ياسر» او فرزند پاك فاطمه است
نور چشم مرتضى يعنى حسين
كرامت عشق
اى سيه پوشت دل من عشق رويت حاصل من
اى كرامت بخش هستى لطف توشد شامل من
من در اين صحراى ماتم حاصلى جز غم ندارم
آتش اين غم در اوّل شعله زد بر حاصل من
اين دل لبريز خونم در تماشايت نشسته
غربت كرب و بلايت جلوه دارد در دل من
زورق قلبم شكسته غرق در درياى اشكم
مهر تو در اوج غمها لنگر من، ساحل من
محملى از اشك و ناله دارم از داغ غم تو
رو به سمت كربلايت آيد اكنون محمل من