48كسب كرده است. بنابراين يكى از علل عظمت مكه اين است كه محل تولد و سكونت نبى خاتم صلى الله عليه و آله است. 1 همچنين در آيه دوم تعبير بِهٰذَا الْبَلَدِ تكرار شده، در حالى كه بايد به جاى آن ضمير قرار مىگرفت كه اين خود دليل ديگرى است بر عظمت شأن شهر نورانى مكه.
كشف الاسرار تعابير لطيف و نغزى در بارۀ شأن و جايگاه پيامبر صلى الله عليه و آله و شهر او دارد.
در جايى از آن مىخوانيم: 2
«هر كه را دوستى بود پيوسته در جستن رضاى او بود، نظر خود از وى باز نگيرد، با وى رازها كند، در سفر و در حضر ذكر و مراعات وى بنگذارد، در هيچ حال حديث و سلام از وى باز نگيرد، قدمگاه وى عزيز دارد، به جان وى سوگند خورد. خداوند كريم، جبار، عزيز و رحيم جل جلاله حقايق اين معنى جمله آن رسول مكرم را و سيد محترم را ارزانى داشت، تا جهانيان را معلوم گردد كه بر درگاه عزت هيچ كس را آن منزلت و مرتبت نيست كه اوراست. نبينى كه در بسى احوال رضاى او نگه داشت؟ وَ مِنْ آنٰاءِ اللَّيْلِ فَسَبِّحْ وَ أَطْرٰافَ النَّهٰارِ لَعَلَّكَ تَرْضىٰ ) ، در قبله رضاى او نگه داشت: (فَلَنُوَلِّيَنَّكَ قِبْلَةً تَرْضٰاهٰا . شفاعت در رضاى او بست: وَ لَسَوْفَ يُعْطِيكَ رَبُّكَ فَتَرْضىٰ . هرگز او را از نظر خود محجوب نكرد:فإنك بأعيننا الذي يراك حين تقوم . رازها با وى گفت:
فَأَوْحىٰ إِلىٰ عَبْدِهِ مٰا أَوْحىٰ
. در خواب و بيدارى، در سفر و در حضر او را نگه داشت:
وَ اللّٰهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النّٰاسِ . احوال او همه كفايت كرد: أَ لَيْسَ اللّٰهُ بِكٰافٍ عَبْدَهُ . در هيچ حال وحى از او منقطع نگردانيد. در خواب بود كه وحى آمد: يٰا أَيُّهَا الْمُدَّثِّرُ . بر مركوب بود كه وحى آمد: اَلْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ . در راه غزات بود كه وحى آمد: اِتَّقُوا رَبَّكُمْ إِنَّ زَلْزَلَةَ السّٰاعَةِ شَيْءٌ عَظِيمٌ . از مكه بيرون آمده بود كه وحى آمد: إِنَّ الَّذِي فَرَضَ عَلَيْكَ الْقُرْآنَ لَرٰادُّكَ إِلىٰ مَعٰادٍ . در غار بود كه او را جلوه كرد: ثٰانِيَ اثْنَيْنِ إِذْ هُمٰا فِي