84ايجاد اين وصلت نداشته است.
كيفيّت خواستگارى خديجه
قدر مسلم اين است كه پيشنهاد، ابتدا از طرف خود خديجه بوده است. حتى ابن هشام 1 نقل مىكند كه:
خديجه؛ شخصاً تمايلاتِ خود را اظهار كرد و چنين گفت:
عموزاده! من بر اثر خويشى كه ميان من و تو برقرار است و آن عظمت و عزّتى كه ميان قوم خود دارى و امانت و حسن خلق، و راستگوئى كه از تو مشهود است؛ جداً مايلم با تو ازدواج كنم. «امين قريش»، به او پاسخ داد كه؛ لازم است عموهاى خود را از اين كار آگاه سازد و با مشورت آنها اين كار را انجام دهد.
بيشتر مورخان معتقدند كه نفيسه، دختر «عليه»، پيام خديجه را به پيامبر صلى الله عليه و آله به طرز زير رساند:
«محمد! چرا شبستان زندگى خود را با چراغ همسر روشن نمىكنى؟ هرگاه من تو را به زيبائى و ثروت، شرافت و عزت دعوت كنم مىپذيرى؟ پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود:
منظورت كيست؟ وى «خديجه» را معرفى كرد.
حضرت فرمود: آيا (خديجه) به اين كار حاضر مىشود؛ با اين كه وضع زندگى من با او فرق زيادى دارد؟
نفيسه گفت: اختيار او در دست من است، و من او را حاضر مىكنم. تو وقتى را معين كن، كه وكيل او (عمرو بن اسد) 2با شما و اقوامتان دور هم گرد آمده و مراسم عقد و جشن برگزار شود».
رسول گرامى صلى الله عليه و آله ، با عموهاى بزرگوار خود (ابو طالب) جريان را مذاكره كرد. مجلسِ با شكوهى كه شخصيتهاى بزرگ قريش را دربرداشت، تشكيل گرديد. نخست، ابو طالب خطبهاى خواند كه آغاز آن حمد و ثناى خداست و برادرزادۀ