61عموى گرامى وى، «ابو طالب»، كه پس از درگذشت «عبد المطلب»، كفالت و سرپرستى «محمد» به او واگذار شده بود؛ با عشق و علاقۀ زائد الوصفى، چهل و دو سال تمام، پروانهوار به گرد شمع وجود وى گشت، و از بذل جان و مال در حراست و حفاظت او دريغ ننمود. در اشعارى كه دربارۀ برادرزادۀ خود سروده، گاهى از او به نام «محمد» و گاهى به نام «احمد» اسم برده است و اين خود حاكى از آن است كه در آن زمان يكى از نامهاى معروف وى همان «احمد» بوده است.
دوران شيرخوارگى پيامبر صلى الله عليه و آله
نوزاد قريش فقط سه روز از مادر خود شير خورد، و پس از او، دو زن ديگر به افتخار دايهگى پيامبر صلى الله عليه و آله نائل شدهاند:
1 - ثويبه: كنيز ابو لهب كه چهار ماه او را شير داد. عمل او، تا آخرين لحظات مورد تقدير رسول خدا صلى الله عليه و آله و همسر پاك او (خديجه) بود. وى قبلاً حمزه، عموى پيامبر را نيز شير داده بود. پس از بعثت، پيامبر صلى الله عليه و آله كسى را فرستاد تا او را از «ابو لهب» بخرد. وى امتناع ورزيد، اما تا آخر عمر از كمكهاى پيامبر صلى الله عليه و آله بهرهمند بود. هنگامى كه پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله ، از جنگ خيبر برمىگشت، از مرگ او آگاه شد و آثار تأثر در چهرۀ مباركش پديد آمد. از فرزند او سراغ گرفت تا در حقِّ او نيكى كند، ولى خبر يافت كه او زودتر از مادر خود فوت كرده است. 1
2 - حليمه: دختر ابى ذؤيب كه از قبيلۀ سعد بن بكر بن هوازن بوده است و فرزندان او عبارت بودند از:
عبد اللّٰه، انيسه، شيماء؛ آخرين فرزند او از پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله پرستارى نيز نموده است. رسم اشراف عرب اين بود كه فرزندان خود را به دايهها مىسپردند؛ و دايگان معمولاً در بيرون شهرها زندگى مىكردند تا كودكان را در هواى صحرا پرورش دهند، و رشد و نمو كامل، و استخوانبندى آنها محكمتر شود؛ و ضمناً از بيمارى وباى شهر «مكه» كه خطر آن براى