46صدها شتر براى آنان آسانتر بود كه جوانى مانند عبد اللّٰه را در خاك و خون غلطان ببينند.
پس از بازگشت به مكّه، يك روز در مجمع عمومى مراسم قرعهكشى آغاز گرديد و در دهمين بار كه شمارۀ شتران به صد رسيده بود، قرعه به نام آنها درآمد. نجات و رهايى عبد اللّٰه شور عجيبى بر پا كرد؛ ولى عبد المطّلب گفت:
بايد قرعه را تجديد كنم تا يقيناً بدانم كه خداى من به اين كار راضى است. سه بار قرعه را تكرار كرد، و در هر سه بار قرعه به نام صد شتر درآمد. به اين ترتيب، اطمينان پيدا كرد كه خدا راضى است. دستور داد كه صد شتر از شترانِ شخصى خود را در همان روز در پيشگاه كعبه ذبح كنند، و هيچ انسانى و حيوانى را از خوردن آن جلوگيرى ننمايند. 1
غوغاى عام الفيل
رويداد «اصحاب فيل» در قرآن به طور اختصار بيان شده است، و ما پس از نقل حادثه آياتى را كه در اين باره نازل گرديده خواهيم آورد. تاريخنويسان، ريشۀ حادثه را چنين مىنويسند:
شهريار يمن «ذو نواس» پس از تحكيم پايههاى حكومت خود، در يكى از سفرهاى خود از شهر يثرب (مدينه) عبور كرد. يثرب، در آن وقت موقعيّت دينى خوبى داشت، گروهى از يهوديان در آن نقطه تمركز يافته و معبدهاى زيادى را در سراسر شهر ساخته بودند. يهودِ موقعيتشناس، مقدم شاه را گرامى شمرده و او را به آئين خود دعوت نمودند، تا در سايۀ حكومت وى، از حملات مسيحيان روم و اعراب بتپرست در رفاه باشند.
تبليغات آنان در اين باره مؤثر افتاد، و ذو نواس كيش يهود را پذيرفت و در پيشرفت آن بسيار كوشش كرد.
عدهاى از ترس به او گرويدند، و گروهى را بر اثر مخالفت كيفر سختى داد، ولى مردم نجران كه دين مسيح را از چندى پيش پذيرفته بودند، به هيچ قيمتى حاضر نشدند كه آئين خود را ترك گفته و از تعاليم دين يهود پيروى