53برمىگشتند، مردم از آنها استقبالى شايان و ديدارى با شكوه كنند؛ زيرا توفيق زيارت خانۀ خدا و شهرهاى مقدس نصيب آنان شده بود. به علاوه، شهرهاى ديگرى را هم ديده بودند كه رسيدن بدان شهرها براى همه كس امكان نداشت.
در برخى از كشورهاى اسلامى، پيش از آن كه كاروان حج شهر را ترك گويد، سران كشورها از آنان ديدن مىكنند و آدابى را كه بايد در اين سفرِ روحانى رعايت كنند به آنان تذكر مىدهند و در پايان مىگويند سلام ما را به كعبه، به آن سرزمين مقدس، به جايگاه نزول وحى و به روضۀ رسولخدا برسانيد! ما را فراموش نكنيد. پس از نمازها براى ما دعا و براى مردگان ما فاتحه بخوانيد!
رييس دولت من، از من درخواست فاتحه كرد. غير از او دهها و بلكه صدها نفر ديگر هم همين درخواست را كردند. بين اين عده دوست و آشنا كسانى نيز بودند كه آنها را نمىشناختم. حتى كاسبها و بازرگانانى كه از آنها خريد مىكردم همين كه مىدانستند مقدمات سفر حج را آماده مىكنم، التماس دعا و فاتحه داشتند. مواظب بودند پايان گفتگوى من با آنها اين جمله باشد «فاتحه بخوانيد! التماس دعا!» اگر همۀ حوادثى را كه بر من گذشته