34ندارد غير از آنچه در عهد ابوبكر و عمر حديث شنيده روايت كند. 1
آثار و نتايج منع انتشار حديث
به همين جهات و جهاتى ديگر، مسلمانان بعد از وفات رسول خدا صلى الله عليه و آله با مشكل كمبود در منابع تشريع و استنباط مواجه شدند. و اين خود سبب شد كه مسلمانان هر چه زودتر به رأى و اجتهاد و قياس و استحسان و اصول ديگر روى آورند و در نتيجه از بسيارى مصالح حقيقى و آثار طبيعى كه مترتّب بر احكام واقعى است، محروم گشتند ولى اين جبرى نبود، امرى بود كه مدرسۀ خلفا آن را ايجاد كرده و پيروان خود را به اين گرداب وارد كردند.
راهى به سوى سنت واقعى!
سؤالى كه در اينجا مطرح است اينكه: آيا ممكن است خداوند بندگان خود را بعد از رسولش به خودشان واگذاشته باشد بدون هيچ راهنمايى كه آنان را به احكام واقعى دعوت كند؟ . آيا با رحمانيت و لطف الهى سازگار است كه مردم را بعد از رسولش در شكها و ترديدها رها كرده و براى آنان راهى معين نكند تا از آن طريق به سرچشمه زلال معارف نبوى دست بيابند؟ آيا خداوند متعال براى مردم، بعد از قرآن و سنت نبوى راهى پيش رويشان ننهاده تا توسط آن به حقيقت كتاب و سنت نبوى رهنمون گردند؟ يا اين كه بعد از وفات پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله قرار است مردم از سنت نبوى محروم شوند و راهى براى رسيدن به آن نيست مگر از طريق صحابه كه به صورت ظن و گمان به دست ما خواهد رسيد، زيرا آنان معصوم نبودند، تا سنت رسول خدا صلى الله عليه و آله را بدون اشتباه تبيين كنند.