21كه افراد آن در يك زمينه و به ملاك خاصى زندگى مىكنند؛ همانند نبوت و سلطه و فرهنگ و غير آنها از ملاكاتى كه بسيارى را جمع كرده و آنها را يكسان نموده و امت واحده كرده است؛ خواه آن مدتى كه برخى از امتها در آن زندگى كردهاند صدها سال باشد؛ همچون فراعنه مصر و برخى از اقوامى كه منقرض شدهاند، يا بسيار كمتر از آن باشد؛ مثل امتى كه در سايه سلطهاى زندگى مىكند كه مدتش كوتاه است يا غير آن از ملاكات.
آرى لفظ «قرن» در مصطلح متأخرين حقيقت شده در زمانى كه كمتر از صد سال نيست، و بدين جهت گفته مىشود كه مسلمانان در قرن پانزدهم هجرى زندگى مىكنند،ولى اين يك اصطلاح جديد است و ربطى به قرآن و لغت ندارد.
ثانياً: حديث عبدالله بن مسعود دلالت دارد بر خيريت سه امت كه عنوانى از عناوين اسلامى و توحيدى آنان را يكى كرده و امت واحده به حساب آورده است.
امت اول، امتى است كه با پيامبر(ص) زندگى كرده است. و امت دوم و سوم كه از آن به « ثم الذين يلونهم، ثم الذين يلونهم » تعبير شده، زمانشان و نيز ملاكى كه آن دو را يكى كند در آن مشخص نشده است. لذا محتمل است كه مقصود از آن - طبق مبانى اهل سنت - عصر خلفايى باشد كه با خلافت امام حسن(ع) پايان مىپذيرد، همانگونه كه در حديث سفينه آمده كه پيامبر(ص) فرمود: « الخلافة بعدي ثلاثون عاماً ثم يكون الملك »؛ «خلافت بعد از من سى سال