17...بعد از آنكه اهميت موضوع بحث براى تعدادى از اهل فضل وعلم روشن شد واحتياج مردم به اطلاع از آن، بهويژه كسانى كه هميشه در باتلاقهاى جاهليت زندگى مىكنند، اهميت بحث در مباحثى؛ از قبيل: استغاثه به غير خدا، استعانت از ارواح انبيا وصالحين وغير اينها، به توهّم اينكه آنان صدايشان را مىشنوند و اينكه آنان بر اجابت درخواستشان قدرت دارند... روشن مىشود.
بقاى روح در معارف اسلامى
قبل از شروع در اصل بحث و نقد سخنان وهابيان در حيات برزخى اوليا جا دارد به موضوعاتى اشاره نماييم:
1. تركيب انسان از روح و جسم
متكلمان انسان را مركب از دو حقيقت مىدانند: روح وجسم. وبر آن دلايلى اقامه كردهاند كه به برخى از آنها اشاره مىكنيم:
الف) هر انسانى افعال خود را به يك حقيقتى به اسم «من» نسبت مىدهد و مىگويد: من انجام دادم، من زدم و...، اين من كيست؟ آيا اين حقيقت غير از نفس است كه از آن به روح تعبير مىشود؟ همچنين هر انسانى اعضا وجوارح مادى خود را به حقيقتى به نام «من» نسبت مىدهد و مىگويد: قلب من، شكم من، قدم من و... اين من كيست؟ آيا غير از روح ونفس است؟
ب) هر يك از انسانها اين حس را دارد كه شخصيتش در تغييرات