19از قرآن كريم استفاده مىشود كه عقل قابليت دارد تا حسن يا قبح برخى از افعال را بفهمد گرچه شارع مقدّس درباره آن دستورى نداشته باشد؛ مثل آنكه عقل حُسن احسان و جزا دادن احسان به احسان و حسن عدل و وفاى به عهد و ... را درك مىكند، همچنان كه بذاته قبح ظلم و پاداش نيكى به ظلم و نقض پيمان را نيز درك مىنمايد. و اين مطلبى است كه از ظاهر بلكه صريح برخى از آيات استفاده مىشود؛
1. خداوند متعال مىفرمايد:
(وَ إِذٰا فَعَلُوا فٰاحِشَةً قٰالُوا وَجَدْنٰا عَلَيْهٰا آبٰاءَنٰا وَ اللّٰهُ أَمَرَنٰا بِهٰا قُلْ إِنَّ اللّٰهَ لاٰ يَأْمُرُ بِالْفَحْشٰاءِ أَ تَقُولُونَ عَلَى اللّٰهِ مٰا لاٰ تَعْلَمُونَ) (اعراف:28)
و هنگامى كه كار زشتى انجام مىدهند مىگويند: پدران خود را بر اين عمل يافتيم؛ و خداوند ما را به آن دستور داده است! بگو: خداوند (هرگز) به كار زشت فرمان نمىدهد! آيا چيزى به خدا نسبت مىدهيد كه نمىدانيد؟!
از اين آيه استفاده مىشود كه انسان قبل از شرع، فحشاء و منكرات را مىشناسد و قبح آن را درك مىكند گرچه شرع به آن حكم نكرده باشد.
2. و نيز مىفرمايد:
(أَ فَنَجْعَلُ الْمُسْلِمِينَ كَالْمُجْرِمِينَ* مٰا لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُونَ) (قلم:35و 36)
آيا مؤمنان را همچون مجرمان قرار مىدهيم؟! شما را چه مىشود؟!