4در صحراى عرفات، حضور در مشعر و منا و نيايش با حق و تنها ديدن خود در ميانه جمع و هرولَه كردن در خوف و رجا، نمونههايى از تجلّى معاد در حج به شمار مىروند.
بنابراين، «مهم آن است كه حاج بداند كه كجا مىرود و دعوت چه كسى را اجابت مىكند و ميهمان كيست و آداب اين ميهمانى چيست و بداند هر خودخواهى و خودبينى، با خداخواهى مخالف است و با هجرت الى الله مباين و موجب نقض معنويت حج است». 1 جستن امام زمان خويش و آرزوى ديدار او و انتظار كشيدن براى جانفشانى در خدمتش، شتافتن 2 به ديدار او براى كامل كردن حج خود نيز نمونههايى از پيوند حج با امامت و ولايتند.
1. يكپارچگى جهان اسلام
پاگيرى انقلاب اسلامى ايران به رهبرى فرزندى از تبار ابراهيم خليلالله و محمد حبيبالله، به مسلمانان بلكه مستضعفان جهان نويد داد كه دوران خوارى و بردگى آنان به سر آمده و جمهورى اسلامى؛ يعنى مهمترين ثمره انقلاب به «كانون حمايت از مسلمانان، محرومان و مستضعفان» بدل گرديده است. امام خمينى \ كه در سوداى احياى عظمت مسلمانان بود، همواره به احياى حج ابراهيمى و محمدى مىانديشيد تا اين فريضه بزرگ از انحراف و غربت به در آيد و در جايگاه درخورى بنشيند و از اينرو، پيامهاى سالانه آن عبد صالح خدا در آيين حج، از معارف الهى و جلوههاى حج ابراهيمى و راههاى احياى دوباره آن پر بود و وى از پيوند معنويت و عبادت با اجتماع و سياست در حج سخن مىگفت و بر دو راهبُرد بنيادين در اين زمينه تأكيد مىكرد: «بيدارى اسلامى» و «وحدت و يكپارچگى مسلمانان». وى درباره