27فرمود: «آب!» پس سعد چاهى حفر كرد و گفت: [ثواب] اين چاه براى مادرم. 1جزوه را ورق مىزنم و روايتى ديگر مىخوانم:
مردى خدمت رسولخدا(ص) رسيد و گفت: «نذر كردهام اگر خدا فرزند پسرى به من دهد، شترى را در منطقه «بوانه» قربانى كنم. آيا به نذر خود عمل كنم؟» حضرت پرسيد: «آيا در دوران جاهليت، در آن منطقه بتى پرستش مىشد؟» عرض كرد: «خير». حضرت پرسيد: «آيا در اعياد دوران جاهليت، مردم در آن مكان اجتماع مىكردند؟» عرض كرد: «خير». حضرت فرمود: «پس به نذر خود عمل كن؛ زيرا نذر فقط در دو مورد درست نيست؛ يكى در نافرمانى خدا و ديگرى در چيزى كه انسان مالك آن نيست. 2جزوه را مىبندم و كلماتى را بر زبان مىآورم: «خدايا! اگر توفيق اين سفر را به من بدهى، ده هزار تومان به فقير مىدهم و ثوابش را به روح پيامبر(ص) هديه مىكنم!»
كار از رعايت شماره صندلىها گذشته است. هر كسى زودتر مىرسد، براى تماشاى بيرون، به سرعت روى صندلىهاى كنار پنجره مىنشيند.