19در خلال گفتوگوها، دلايل هر فرد -كه در واقع نمايندۀ نحلهاى فكرى است- نقل و نقد شده و در پايان بدون تعيين نتيجۀ بحث، قضاوت بر عهدۀ خوانندۀ فهيم نهاده شده است. در پردازش گفتوگوها سعى شده است كه جريان گفتوگو به طور طبيعى پيش رود و تحميلى بر شخصيتهاى داستان صورت نگيرد.
3. نگارنده سابقهاى در رماننويسى ندارد، اما آنچه باعث شده شيوۀ داستانى در نقل و نقد شبهات انتخاب شود، جذابيت اين قالب است. بدين لحاظ وجه غالب در اين كتاب، مباحث علمى است و از عنصر داستان و حادثهپردازى تنها در حد چاشنى و رفع خستگى استفاده شده است.
4. پس از نگارش هر بخش از كتاب، مطالب را براى اصلاح و تكميل نوشته در بُعد ادبى و داستانى، به دوست ديرينه و ارجمندم جناب آقاى حسن سجادىپور كه دستى توانا بر اين سبك نوشتار دارد، مىسپردم و ايشان با حوصله و دقتى در خور تحسين، يادداشتهاى اينجانب را تصحيح و تكميل مىكردند.
وظيفه خود مىدانم از افرادى كه اينجانب را در تهيه اين اثر مساعدت كردند به ويژه: حجج اسلام آقايان حسين سيدى و رمضان محمدى و آقايان حسن سجادىپور و محسن صيفىكار صميمانه تشكر كنم و براى ايشان آرزوى توفيقات روزافزون در پرتو عنايت امام عصر(عج) بنمايم.
5. تمامى حوادثى كه در اين اثر نقل شده -به جز ماجراى بازار ابوسفيان و گفتوگو درباره ازدواج موقت- واقعى هستند كه در طول سفرهاى حج و عمره، يا براى اينجانب يا براى دوستان روحانى كاروان رخ داده است. بديهى است به اقتضاى پردازش داستانى حوادث، تغيير