163مىشود؟ 1 دين كامل، مگر براى همه زمانها و مكانها راه حلى ندارد؟
زارعى بىخبر از بحث ما از عثمان مىپرسد: مغازه مال خودتان است يا اجاره كردهايد؟ عثمان جواب مىدهد: پنج سال است اجاره كردهايم، ولى قصد داريم اگر خدا بخواهد، امسال بخريمش. بعد رو مىكند به من و ادامه مىدهد: من كه نمىگويم اسلام ناقص است. ما با دست خودمان، آنقدر به زندگى گره زدهايم كه نمىتوانيم بازشان كنيم.
مىگويم: درست است كه خيلى از گرهها را با اختيار خودمان و از روى نادانى زدهايم، ولى خيلى از گرهها هم به اختيار ما نيست و لازمه زندگى است. از يك طرف، هزينههاى بالاى زندگى، مسافرتهاى طولانى كارى و تحصيلى در داخل و خارج كشور و طولانىتر بودن زمان ميل جنسى، براى مردها توليد اشكال كرده و از طرف ديگر آمار بيشتر زنها نسبت به مردها در بعضى از شهرها و كشورها و مرگ و مير بيشتر مردها نسبت به زنها بر اثر جنگ و كارهاى سخت و خطرناك، موجب بىهمسرى بسيارى از زنها شده.
در هر صورت، دين كامل براى هر وضعيتى، بايد راهحل مناسبى داشته باشد وگرنه، تاريخ مصرفش تمام مىشود و قابل استفاده نخواهد بود، ولى اسلام كه دينى جهانى و جاودانى است، تاريخ مصرف ندارد. هم براى عربستان و ايران 1400 سال پيش و هم براى عربستان و ايران امروز راهگشا بوده و هست.
زارعى كه كمكم وارد باغ بحث شده، با آرنجش به دستم مىزند و