22احكام و اجراى آنها برعهده داشت، پس از وى برعهده امام مىباشد. امام مرجع بيان احكام و عقايد اسلامى و مدير امور كشور است. با توجه به اين اصل و بنابر روايات، روزى كه پيامبر (ص) نبوت خود را براى بنىهاشم بيان كرد، جانشينى و رهبرى على(ع) را نيز اعلام نمود و اين حاكى از آن است كه نبوت و امامت همزاد بوده و دارنده هر دو منصب از جانب خدا به وسيله وحى الهى معين مىشوند. اين مسأله در منابع تاريخى چنين آمده است:
پيامبر گرامى(ص) سه سال دعوت پنهانى داشت. آنگاه كه خدا او را با آيه «وَ أَنْذِرْ عَشِيرَتَكَ الْأَقْرَبِينَ» 1مخاطب ساخت، او بيش از چهل تن از بستگان خود را كه همگى از شخصيتهاى بنىهاشم بودند، براى ضيافت ناهار دعوت كرد و پس از صرف غذا، سخنان خود را اينگونه آغاز كرد:
«هيچ كس از مردم براى كسان خود چيزى بهتر از آنچه من براى شما آوردهام، نياورده است. من خير دنيا و آخرت را براى شما آوردهام، خدايم به من فرمان داده كه شما را به توحيد و يگانگى وى و رسالت خويش دعوت كنم. چه كسى از شما مرا در اين راه كمك مىكند تا برادر و وصى و جانشين من در ميان شما باشد؟»
آن حضرت اين جمله را گفت و اندكى درنگ كرد تا ببيند كدام يك از آنان به نداى او پاسخ مثبت مىدهند. در آن لحظات، سكوتى مطلق و آميخته با بهت و تحير بر مجلس سايه گسترده بود و همگى سر به زير افكنده و در فكر فرو رفته بودند.
ناگهان على(ع) كه سن او در آن روز از 15 سال تجاوز نمىكرد، سكوت را درهم شكست و برخاست و رو به پيامبر كرد و گفت: