13
بدعت از منظر وهابيان
وهابيان از آن جهت كه فكر متحجّرانه وبسيط دارند درصدد برآمدهاند تا مفهوم «بدعت» را توسعه داده وآن را شامل هر امرى كه حادث شده ودر زمان رسول خدا(ص) نبوده است نيز بنمايند، واين كار را تحت عنوان حرص بر محافظت شريعت انجام مىدهند؛ در حالى كه نمىدانند با اين عملكرد خود دين را از سهل وآسان بودن خارج كرده ومردم را در مشكلات بسيارى قرار مىدهند. آنان گمان مىكنند كه براى هر امر شرعى بايد نصّى خاص از جانب شارع رسيده باشد، وگرنه داخل در مفهوم «بدعت» مىشود. آنان گمان مىكنند كه شريعت اسلامى عقيم بوده ودربردارنده ضوابط عمومى وقوانين كلى نيست تا بتواند پاسخگوى مصاديق حادث بوده وبا شرايط زمان ومكان منطبق باشد.
در رأس اين مكتب وتفكّر، ابن تيميه قرار دارد. شخصى كه با اين ديدگاه تنگنظرانه تخم تفرقه واختلاف را در بين مسلمين نشاند، واز اين طريق مسلمانان موحّد را به انواع تهمتها متّهم ساخت. با اينكه