54 عموى پيامبر(ص) [عباس بن عبدالمطلب] متوسل مىشويم؛ پس براى ما باران نازل فرما. [انس مىگويد]: با خواندن اين دعا، باران باريد.
در اين روايت به يك انسان توسل شده است. اين ادعا كه در عبارت «به عموى پيامبر(ص) » كلمه دعا به عنوان مضاف «عموى پيامبر» حذف است، سخنى بىپايه و بدون هرگونه دليلى است. همچنين توسل نجستن عمر به پيامبر(ص) - به دليل وفات ايشان - و متوسل شدن به عموى آن حضرت، دليل بر جواز توسل به انسان زنده است؛ ادعايى كه به ذهن عمر خطور نكرده است؛ بلكه اين حديث دلالت مىكند كه توسل به انسان بافضيلت، در صورت وجود فردى بافضيلتتر جايز است. حتى بايد گفت توسل با لفظ «به عموى پيامبر(ص)» در واقع، توسل به نسبت و رابطه خويشى عباس به رسول خداست و نيز به دليل منزلتى است كه نزد رسول گرامى ما داشته است. بنابراين چنين عملى توسل به خود رسول خدا نيز هست. واژه «كنّا» 1 فقط به زمان پيامبر(ص) اختصاص ندارد؛ بلكه علاوه بر زمان آن حضرت، پس از وفات ايشان تا عام الرماده را نيز شامل مىشود. مقيد كردن بدون وجود دليل، بىاساس است. 2
بخارى نقل مىكند كه عبدالله بن عمر نيز اين شعر ابوطالب را مىخواند: