27دو سمت و سو دارند؛ از يك نظر بايد ديد از كجا مىآيند و چگونه حاصل مىشوند، كه از اين جهت بايد از راه حلال و خداپسند به دست آيد؛ اما بعد ديگر، مصرف مال است. گاهى مال فراوان در مسير نادرست مصرف مىشود. چنين مالى ضايع شده و هيچ بازگشتى ندارد؛ اما زمانى مالى هر چند اندك در مسير خوب هزينه مىشود كه اين مال ماندگار است و باعث افزايش ثروت انسان مىشود، به تعبيرى ثروت چيزى نيست كه براى خود اندوختهايم، ثروت آن است كه براى خدا بخشيدهايم؛ زيرا ثروت دارايى ماست، داشتههاى انسان بخششهاى اوست. اگر ديگران را در مال خود سهيم دانستيم و براى آنان حقى قائل شديم و اين حقوق را به صاحبانش رسانديم. ثروت ما فزونى خواهد يافت. از اين اين روست كه قرآن مىفرمايد:
انفاق باعث افزايش مال انسان مىشود.
اينها شرايط عادى است، حال اگر امكاناتى كه انسان در اختيار دارد در مسير امورى مثل حج صرف شود، اين افزايش فزونى مىگيرد و درهمى از آن معادل هزاران درهم مىشود.
يكى از اصحاب امام صادق عليه السلام عقبه است. او مىگويد: سدير صيرفى نزد من آمد و گفت: امام صادق عليه السلام به تو سلام مىرساند و مىفرمايد كه چرا به حج نمىروى؟ گفتم: مال ندارم. گفت:
امام فرمود: «قرض كن و به حج برو». 1
3. جايگاه حجگزار
زائر خانۀ خدا باريافته به درگاه الهى و ميهمان خداست و به عنوان ميهمان بر خدا وارد شده است. خداوند حجگزار را ميزبانى مىكند، او را در كنف حمايت خود گرفته، مسؤوليتش را به عهده مىگيرد. زائر در اين ميهمانى بر سفرۀ گسترده الهى نشسته و با غذاهاى آسمانى تغذيه مىشود. ميهمان، ميزبان را مىبيند و به ديدار او مىرود. خداوند كرامتها و هداياى خود را به او ارزانى مىدارد؛ بهرۀ ميهمانى خدا بهشت است. تعابير زير را مىتوان براى حج گزار به كار برد:
الف) ميهمان خدا (ضيف اللّٰه)