25 د : با وصف محرّم: «رَبَّنٰا إِنِّي أَسْكَنْتُ مِنْ ذُرِّيَّتِي بِوٰادٍ غَيْرِ ذِي زَرْعٍ عِنْدَ بَيْتِكَ الْمُحَرَّمِ... 
   «اى پروردگار ما، برخى از فرزندانم را به بيابانى بىهيچ كِشتهاى، نزديك خانه گرامى تو جاى دادم». 
  5 علت نامگذارى مكّه بدين اسم چيست؟ 
   لغت شناسان در وجه تسميه مكّه به اين اسم، نكاتى را ذكر كردهاند، كه به آنها اشاره مىكنيم. 
   ابن منظور در لسانالعرب مىگويد: از آنجا كه آب آن سرزمين قليل است و مردم براى رفع احتياجات خود، آبرا از زير زمين استخراج مىكردند، آنرا مكّه ناميدند. (انّما سميّت بذلك لِقلّة ماءِها حيث كانوا يمتكّون الماء فيها اىْ يستخرجونها). 
   «عبدالله بن زبير مىگويد: «انّما سميّت بذلك لقّلة مائها» و اين اسم از ضربالمثل معروف عرب گرفته شده است. كه مىگويند: (مكّالفصيل و امتكَّ) يعنى كودك هر آنچه شيرى كه در پستان مادر بود، مكيد». 
   و باز در همان كتاب آمده است: «مِن انّها كانت تُمكُّ مَن ظَلَم فيها واَلْحدَ اىْ تهلكُه» يعنى هر كس در آن مكان ظلم كند ويا الحاد و بىدينى را رواج دهد، هلاك مىشود. 
   و ياقوت حموى در معجمالبلدان، در علّت تسميه مكّه به اين نام چنين مىگويد: چون اعراب جاهلى گمان مىكردند، حجشان باطل است، با اين گمان به نزد كعبه مىآمدند و در حين طواف فرياد مىكشيدند و دستهاى خود را بر هم مىزدند (كف مىزدند) و بعيد نيست كه آيه 35 سوره انفال اشاره به همين داستان داشته باشد. «وَ مٰا كٰانَ صَلاٰتُهُمْ عِنْدَ الْبَيْتِ إِلاّٰ مُكٰاءً وَ تَصْدِيَةً...». 
  6 چرا مكّه را «بكّه» ناميدند؟ 
   براى روشن شدن جواب بايد به اهل خبره رجوع كرد، و بر اين اساس ناگزيريم نظر لغت شناسان را ملاحظه كنيم. 
   ابن منظور در لسانالعرب مىگويد: اينكه مكّه را «بكّه» ناميدند، چون هر ظالمى قصد تعدى و تجاوز به آن را داشته باشد، گردنش قطع خواهد شد «لانّها كانت تبكّ اعناقالجبارة اذا الحدوا فيها بظلم». 
   و همين نظر را نيز اسماعيل بن حمّاد جوهرى در كتاب صحاحاللغة جلد 4 صفحه 1576 ، ابراز كرده است. 
   عبدالله زبير نيز به همين معنى نظر داده است.