28براى مقابله با انقلاب اسلامى توجيه نمايد.
وقايع يازدهم سپتامبر اين فرصت و بهانه را فراهم كرد. خشونت و تروريسمى كه توسط اقليتى از مسلمانان داراى گرايشات خاص سلفى و به نام اسلام به اجرا گذاشته شد، اين فرصت را در اختيار نظم ليبرال دموكراسى، خصوصاً گرايشات نومحافظهكار آنان قرارداد تا اهداف خود را عملى و عملياتى نمايد و دشمنى را كه براى استمرار خويش بدان نياز داشت يافته و از آن به نحو كامل بهرهبردارى كند. لذا پس از وقايع يازدهم سپتامبر 2001، آمريكا در راستاى همان طرحهاى مقابله با اسلام، طرح خاورميانه بزرگتر را ارائه نمود.
نظم ليبراليستى كليد واژهى اصلى درك طرح خاورميانهى بزرگتر (وسيعتر) مىباشد. طرح خاورميانه بزرگتر نه يك طرح مستقل، بلكه بخشى از راهبرد كلان امنيت ملى آمريكا براى استقرار يك نظم ليبراليستى بينالمللى در منطقۀ اسلامى خاورميانه و شمال آفريقا و استمرار آن در سطح و صحنه جهانى است. پس از اين وقايع بود كه مفاهيمى مانند جنگ سوم جهانى و جنگ طولانى مدت و پايانناپذير و نهايتاً جنگ صليبى ميان تمدن غرب و آن چه كه آنها فاشيسم اسلامى مىناميدند در ادبيات سياسى غرب مطرح و رايج شد. انديشمندان و تحليلگران اروپا و آمريكا درصدد آسيبشناسى علل عقبافتادگى جوامع شرقى و اسلامى برآمده و در نهايت، نظم ليبراليستى بينالمللى و ليبرال دموكراسى حاكم بر غرب را به عنوان تنها الگو و درمان و پيشگيرى معرفى نمودند.
براى جلوگيرى از رشد روند اسلامخواهى، جهان سلطه به فكر