50بقيۀ مدينه.
اتفاقاً از دلايل افضليّت آن موضع شريف يكى آن است كه ابن جوزى 1 روايت كرده كه در آن هنگام كه حق - سبحانه و تعالى - اراده نمود آفرينش محمّد را - صلى اللّٰه عليه و آله و سلم - فرمود جبرئيل را به احضار عنصر اطهر آن سرور، پس آورد جبرئيل قبضهاى خاك سفيد كه آن موضع قبر انور آن سرور است - صلى اللّٰه عليه و آله و سلم - پس خمير كرده شد به ماءِ تسنيم 2، پس تغميس 3 نموده شد، يعنى غوطه داده شد در جويهاى جنّت و بعد از آن گردانيدند او را در سماوات و ارضين پس شناختند ملائكه، محمد را - صلى اللّٰه عليه وآله وسلم - پيش از آنكه شناسند آدم را - عليه الصلواة والسلام.
و نيز در حديث آمده كه بنده مدفون نمىشود الّا در آن جا كه مخلوق مىشود از آنجا و لهذا ابن سيرين 4 فرموده كه اگر سوگند خورم صادق و بارّم 5 و هيچ شكّى ندارم در آنكه حق - سبحانه و تعالى - نيافريده است پيغامبر را - صلى اللّٰه عليه و آله وسلم - الّا از يك خاك. و ديگر از اميرالمؤمنين على - عليه السلام - مروى است كه در حين اختلاف صحابه در موضع دفن آن حضرت - صلى اللّٰهعليهوآلهو سلم - فرمود:
«نيست در روى زمين بقعهاى گرامىتر از بقعهاى كه قبض كرده است حق - سبحانه و تعالى - نفس نفيس پيغامبر خود را - صلىاللّٰهعليه وآلهوسلم در آن.»
و از ابن عباس مروى است كه فرمود:
«اصل طينت اطهر آن سرور از ناف زمينى است كه به مكه است يعنى كعبه.»
و نيز مروى شده كه در آن زمان كه خطاب نمود - حق سبحانه و تعالى - زمين و آسمان را به قول كريم خود «اِئْتِيٰا طَوْعاً أَوْ كَرْهاً 6» الآيه. اجابت نمود از زمين موضعِ كعبه