42پس وجه جمع آن است كه آن اطلاق قبل از نهى بوده باشد - واللّٰه اعلم.
ارض اللّٰه، قال اللّٰه: «أَ لَمْ تَكُنْ أَرْضُ اللّٰهِ وٰاسِعَةً فَتُهٰاجِرُوا فِيهٰا» 1«آيا زمين خداى گشاده نبود تا مُهاجرت كنيد شما در آن.»
جماعتى از مُفسّران گفتهاند مراد به «ارضاللّٰه» در اين آيۀ كريمه مدينۀ 2شريفه است.
أرض الهجرة: نيز در حديثى آمده است.
اكالة البُلدان و اكالة القرى: در حديث آمده كه مأمور شدم به قريهاى كه مأمور شدم به هجرت به سوى آن قريه، بر تقديرى كه اين كلام شريف پيش از هجرت صادر شده باشد و يا مأمور شدم به سكناى آن قريه اگر بعد از هجرت باشد 3 كه مىخورد قريهها را يعنى به جهت غلبۀ اهل آن 4 جميع مواضع و اماكن را و غنيمت گرفتن و اسير كردن اهل مدينه اهل و مال ايشان را و از اين حديث استدلال كردهاند بر افضليّت مدينه از چند وجه؛ يكى از قول آن سرور - صلىاللّٰه عليه و آله و سلم - مأمور شدم به قريهاى كه مىخورد قريهها 5، ديگر از وصف قريه به آنكه او مىخورد قريههاى 6 ديگر را، گفتهاند كه خوردن، كنايت از غلبۀ فضل اوست بر ديگر قُرىٰ. يعنى فضايل جاى ديگر مُضمحل مىشود در جنب فضل او.
الايمان: «قال اللّٰه تعالى: وَ الَّذِينَ تَبَوَّؤُا الدّٰارَ وَ الْإِيمٰانَ » 7حق - سبحانه و تعالىٰ - در حقِ انصار اخيار - رضواناللّٰه عليهم - مىفرمايد:
«آن كسانى كه منزل ساختهاند دار و ايمان را.» وجه تسميه به ايمان بنا بر آن باشد كه او مظهر و مسير 8 ايمان است.