99معرفى كرد و در نتيجه پس از فوت صاحب جواهر، زعامت و مرجعيت مردم را برعهده گرفت. شيخ مرتضى انصارى براى كسب فيض از علماى ديار ديگر به شهرهاى بروجرد، اصفهان، كاشان، رى و مشهد هجرت كرد و چند صباحى در اين شهرها ماندگار شد و سپس به نجف بازگشت.
ميرزا حبيباللّٰه رشتى، شيخ انصارى را مىستايد و دربارۀ او مىفرمايد:
«شيخ سه چيز ممتاز داشت؛ علم، رياست و تقوا. رياست را به ميرزا محمدحسن شيرازى، علم را به من داد و تقوا را با خود به گور برد.»
شيخ اعظم انصارى در 18 / جمادىالثانى / 1281 در 67 سالگى دار فانى را وداع گفت. پيكر پاكش را پس از تشييع در حجرۀ غربى، متصل به باب قبلۀ صحن اميرالمؤمنين به خاك سپردند. 1
سيد ابوالحسن اصفهانى
سيد ابوالحسن در 1284ه . ق. در روستاى كوچك «مديسه» از توابع «لنجان» استان اصفهان ديده به جهان گشود. پس از اتمام دورۀ ابتدايى، وارد حوزه علميه اصفهان گرديد و از محضر بزرگانى چون: آيةاللّٰه محمد ابراهيم كلباسى، حكيم قشقايى، سيد محمد باقر درچهاى، و چهارسوقى بهرهمند گرديد. در 24 سالگى براى كسب سطوح عالى حوزه به نجف اشرف هجرت كرد و در درس حضرات آيات: آخوند خراسانى، سيد محمدكاظم يزدى و ميرزا حسن شيرازى شركت جست. سه سال هم در كربلا و سامرا به سر برد.
در 1355ه . ق. پس از فوت آيتاللّٰه نائينى مرجعيت دينى و زعامت حوزه را برعهده گرفت. سيد ابوالحسن اصفهانى تنها يك فقيه نبود، بلكه خصوصيات اخلاقى از او مرجعى عارف ساخته بود. از بارزترين خصوصيات او گذشت بود. به عنوان نمونه