45همه پذيرفتند و منتظر نشستند. چشمها به سوى در دوخته شد و دلهره همه را فرا گرفت. ناگهان پيامبر وارد شد و همه با شادى فرياد زدند: اين محمد، امين قريش است و ما به داورى او راضى هستيم.
آنگاه از حضرتش خواستند تا در اينباره داورى كند. رسول خدا عباى شامى خود و بنابر قول ديگر پارچهاى پهن كرد و حجرالاسود را روى آن گذاشت سپس به چهار نفر از سران طوايف قريش فرمود هر يك گوشهاى از آن را بگيرند و به پاى ديوار بياورند. وقتى نزديك ديوار آوردند با دست خود سنگ را در جايگاهش نصب كرد و به اينگونه سنگ مقدس را دستى مقدس و پاك بر جاى خود نهاد، چون به نقل تفسير صافى 358/1 حجرالاسود را بايد معصوم نصب كند. اين خواست خداوند حكيم بود كه خاتم انبيا محمد مصطفى(ص) آن را در جاى خود قرار دهد.
ولادت برادر و جانشين
كلينى 452/1 از امام جعفر صادق(ع) روايت كرده است: «هنگام تولد پيامبر فاطمه بنت اسد نزد شوهرش ابوطالب(ع) آمد تا او را به ولادت پيامبر(ص) بشارت دهد. ابوطالب گفت: روزگارى صبر كن تو را به فرزندى مانند وى بشارت مىدهم، جز آنكه او پيامبر نيست» و در روايتى ديگر گفت: «تو نيز وصى و ياور وى را به دنيا خواهى آورد».
اميرالمؤمنين(ع) در سيزدهم رجب سال سىام فيل، ده سال قبل از بعثت در خانه كعبه به دنيا آمد. دوران شيرخوارگى كه گذشت و كودكى سه چهار ساله شد او را براى تربيت به رسول خدا سپردند. قاضى نعمان مصرى