27سازشناپذيرى او با متخلفان است و اين پاسخ با آن موضوع تناسب دارد، نه مسألۀ ولايت كه پيام ديگرى دارد.
3 - و مهمتر از همه آيا اين مطلب با عقل و منطق سازگار است كه پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله در آن هواى گرم و بيابان سوزان بى آب و علف، جمعيت انبوه حاجيان را - كه از هشتاد هزار تا يكصد و بيست هزار گفتهاند - به اجتماع و نماز فرا خواند و از جهاز شتران منبرى بسازد و بالاى آن برود و آن خطبۀ طولانى را پس از نماز ظهر بخواند و هدف آن حضرت، پاسخ به اعتراض كسانى باشد كه به سرسختى على عليه السلام در دين خود خرده گرفتند؟!
دسيسۀ تاريخ نگارى
اين نويسنده، دو واقعۀ تاريخى را كه يكى قبل از حج و در مكه واقع شده (موضوع حولهها در داستان بُريده) و ديگرى پس از اتمام اعمال حج و در غديرخم رخ داده، به شيوهاى نامعقول و گمراه كننده در كنار هم نهاده و حديث ولايت را از غدير خم برداشته و به واقعۀ يمن پيوند زده تا يك حقيقت تاريخى را بپوشاند و خوانندگان را به گمراهى بكشاند تا خطاى گذشتگان خود را با خطاى ديگرى توجيه كند!! آنگاه حديث غدير را از قول زيد بن ارقم نقل كرده و حديث ثقلين (قرآن و اهل بيت) را ذكر كرده، بدون اينكه از حديث ولايت - كه محور اصلى غدير است - سخن گفته