فارسی
صفحه اصلی
فهرست الفبایی
فهرست موضوعی
جستجو پیشرفته
پدیدآورندگان
ناشران
(
9
تا
144
)
61
______________
1) - كرديم و تلبيه احرام گفته، بين آن كه جمعى در حالت تلبيه و جمعى فارغ از آن در حالت توجه و خضوع و تهيه براى اجابت دعوت حضرت حق جلشأنه (بودند) كه بغتتاً صداى گلوله و تفنگ از عقب قافله بلند شد و آتش حرب و فتنه مشتعل گرديد. حجاج محرم برهنه بيچاره سوار بر شترها روى به راه نهادند و در عقب جماعت حرب عليهماللعنه مشغول تيراندازى هستند و مقومها هم براى خالى نبودن عريضه صورت مدافعه به خرج مىدهند. رفته رفته از اطراف كوهها گلوله باريدن گرفت. قافله حاج را هدف رصاص جفا كردند، شترها رميدند، كجاوهها بر زمين خورد، جمّالهاى خبيث چون بازار را آشفته ديدند و آب گلآلود، مشغول نهب و صيد ماهى شدند. بارها بود كه از پشت شترها بر زمين انداختند، حاج بيچاره از فراز شتر به زمين انداختند. جمعيت دزدها زياد شد، از سه طرف باران گلوله باريدن گرفت، سيئات اعمال مجسم شد. شترها روى به فرار، بارها و كجاوه روى زمين، معتمرين محرم سر و پاى برهنه در بيابان سنگلاخ در خار و خس حيارى روى به فرار گذاشته يلذن بعضهم ببعض؛ زنهاى مجلّله با لباس احرام، پاى برهنه، از هراس جان هريك به سمتى مىدوند؛ بىمروت از خدا بىخبر حربى بىناموس فرصت فرار نمىدهد، فىالحقيقه قيامتى برپا شد، برق گلوله است كه از بناگوش مسلمانها مىجهد، فرياد وامحمدا صحرا را پر كرده، چون گلّه كه گرگ در آنها ريخته باشد سر به جايى نمىبرند. طفلهاى معصوم و مرضاى مظلوم و زنهاى فلكزده ميان دست و پاى شتر در بين كوه سنگ هدف گلوله شدند. تأديب حضرت قهار نازل، قريب سه ساعت حال بدين منوال گذشت، بالأخره از جلو حاج بناى گلوله زدن گذاردند. طبعاً مقدم قافله به سمت درّۀ كوهى روى به دست راست مايل گرديد؛ در اين دره امر شدت كرد؛ چندان بار و كجاوه روى خاك ريخت كه از عهدۀ تحرير خارج است. فىالحقيقه نمونۀ يَوْمَ يَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أَخِيهِ . عاشقان را گر در آتش مىپسندد لطف دوست تنگ چشمم گر نظر بر چشمۀ كوثر كنم حالت خوشى بود، توجهات كامله براى جلب نظرات رحمانى موقع پيدا كرده بود، زهى سعادت! «شستوشويى كن وانگه به خرابات شتاب»؛ اگر اين فشار تصفيه كرورات سيئات چندين ساله دلهاى سياه را نكرده بود بسا من قابل دخول حريم حضرت ربّالعزه نبودم. علاوه بر وحشت و دهشت و تعب پياده دويدن در سنگها عطش فوقالعاده غلبه كرد، زبانها در دهانها خشك شد؛ سيد بيچاره گفت چشم من تار شد، آسمان و زمين در نظرم تيره گرديد. گر نويسم شرح آن بى حد شود ثنوى هفتاد من كاغذ شود و بالجمله جمّالهاى بى دين بناى سختى را به حجاج گذاردند، آن بيچارهها را از شترها-
در حال بارگذاری ....
مشخصات کتاب
دو سفر نامه حج
جلد:
1
نویسنده:
جعفریان، رسول
ناشر:
مشعر
محل نشر:
تهران - ایران
سال نشر:
1387
دریافت فایل ارجاع:
BibTex
|
Endnote
سایر جلدهای کتاب:
جلد
1
کلیه حقوق این پایگاه برای
مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی
محفوظ است