58كامله با قرب صد هزار حاج از راه شرقى كه راه بسيار سخت خطرناكِ پر وحشتِ بىآب باشد حركت فرمودند و ما را نيز حركت دادند. بنده با مرحوم حاجى ملامحمد حسين واعظ به كجاوه از قرار هر نفرى يازده ليره تا روز دوازدهم ذى حجه روز ختم عمل قرار گرفتيم. يك نفر آدم مخصوص كه عبارت از حكام باشد مواظب كجاوۀ ما بود. رفقاى ديگر ما كه شش نفر بودند سرنشينى شتر اختيار كردند. از قرار هر نفرى 9 ليره به شترسوار شدند.
آن شب را كه ليلۀ جمعه بيست و سوم باشد در يك فرسخى راه مدينه در احُد كنار بقعه مباركۀ حضرت حمزه سيد الشهدا اردو افتاد. از شكوه آن اردو و وضع نظم آن كه هيچ سلطانى را اردو به آن شكوه و جلال تصور نمىشد، حيران ماند. يك فرسخ در يك فرسخ چادر و خيام و سراپرده كوبيده به نحوى اردو منظم كه پرنده را عبور بارها ممكن نبود. وقتى كه وارد شديم ديديم يك چادر دوازدهخانه براى ما كوبيده و چادر خلوت هم وصل به او زده شش خيك بزرگ آب حاضر، هيزم مهيا، مشعل كوبيده، به همه جهت اسباب آسايش فراهم. شكرها گزارديم.
ولى از طرف ديگر قرب شش هزار نفر حاج به همراهى جناب حاج سيد محمد نجل ارجمند حضرت آيت الله سيد كاظم طباطبايى يزدى در صبح روز جمعه 23 بدون استمداد كامل از راه معروف سلطانى حركت مىنمايند. رؤساى اعراب حربى كه از جملۀ [42] ايشان ابن السليم معلون بود وقرب چهارده كرور از آن اعراب مثل حشرات الأرضدر بيابان بين مكه و مدينه و شام و بيابان نجد ريخته و