30
غم ديگر
معتصم در آغاز سال 220 ه .ق. امام جواد عليه السلام را از مدينه به بغداد فراخواند. امام عليه السلام تغيير سياست حكومت را به خوبى احساس كرد و دريافت كه اين دعوت، دعوتى معمولى نيست. از اينرو، فرزند ارشد خود، على النقى عليه السلام را در حضور جمعى از شيعيان برجسته به نيابت معرفى كرد.
بعد از آن، به همراه همسرش، ام فضل (دختر مأمون) كه خويشانش در بغداد به سر مىبردند، به بغداد رفت و در 28 محرم 220 ه .ق. به آنجا رسيد.
بعد از ورود امام عليه السلام به بغداد، معتصم يك سال ايشان را در حبس نگه داشت و به هيچ كس اجازۀ ملاقات با حضرت را نداد. او در اين مدت به انتظار فرصتى بود تا نقشۀ خود را عليۀ امام عليه السلام عملى كند و او را به قتل رساند. به همين جهت، گروهى از محرمان اسرار را فرمان داد تا به دروغ شهادت دهند كه حضرت قصد توطئه عليه حكومت را دارد. اما امام عليه السلام پذيراى تهمت نشد و گفتههاى شاهدان را منكر شد. معتصم شاهدان را حاضر ساخت تا گواهى دروغين خود را نزد امام عليه السلام تكرار كنند. در اينجا گوشهاى از معجزات خلافت الهى آشكار شد. حضرت دست نياز به آسمان بلند كرد و فرمود: