11قَد اذِنَ لَكَ فِي الدُّعاءِ وَ تَكفَّلَ لكَ بِالإجابَة. 1خداوند به تو اجازۀ دعا داده و عهدهدار اجابت گشته است.
دعا، تنها تكرار زبانى الفاظ نيست، بلكه ابراز برترين نيازها و خواستهها از عمق وجود و از صميم دل، در پيشگاه پروردگارى است كه قادر مطلق است و سررشتۀ همۀ امور، به دست تواناى اوست. او خدايى است كه مقدّرات بندگان را رقم مىزند و عفو و آمرزش و بهشت و دوزخ نيز، در اختيار اوست.
زمانى «حال دعا» پديد مىآيد كه معرفت و شناخت ما نسبت به «قدرت و نعمت خدا» و «عجز و نياز خويش»، كامل شده باشد، تا بدين ترتيب، رابطهاى به نام «نيايش» و «دعا»، ميان بنده و مولايش پديد آيد.
يك ذرّه ز عجز خويش ابراز كنيم
چندان كه خدا غنى است، ما محتاجيم
چه بخواهيم؟
اين مسئله مهمى است كه بدانيم از خدا چه بخواهيم؟