99هستند كه مىدانند ديداركنندۀ پروردگار خويشند و به سوى او باز مىگردند.
همانگونه كه خداوند فرموده است، اين عبادت و تكليف دينى بزرگ و دشوار، كار و هنر مؤمنان خاشع است؛ يعنى نمازى نيروآفرين است كه نمازگزار، با دلى فروتن در پيشگاه خداوند آن را به جاى آورد. چنين نمازگزارى، به دليل باور قلبىاش به ملاقات با پروردگار هنگام نماز و همچنين اعتقاد به معاد، از راه بندگى به توانايى در عرصههاى فعاليتهاى فردى و جمعى دست مىيابد.
اين آيه، در ميان آياتى است كه به قوم بنىاسرائيل اختصاص دارد. خداوند، پيش از آنكه فرمان يارى جستن از فريضه نماز دهد، از قوم موسى(ع) مىخواهد كه به تكليفهاى الهى و اجتماعى خود، مانند يادكرد نعمتها، وفاى به عهد، ثبات در ايمان، حفظ حرمت آيات وحى، تقوا، آشكارسازى حق و خودسازى پاىبند باشند. بنابراين، مىتوان اينگونه جايگاه معنوى نماز را در ديگر اديان الهى به دست آورد. در حقيقت، ايمانآورندگان در دوران بعثت هر پيامبرى با نيرو گرفتن از حضور خاشعانه در نمازشان توانستهاند فرمانبر پروردگار باشند.
نماز بهويژه، نماز جماعت در اسلام، نقش تعيينكنندهاى در تهذيب نفس و اخلاق و رفتار فردى و اجتماعى مسلمانان