106و خاضع داشته و بر گناهان پنهان خويش، گريان و اندوهگين است.
طُوبَى لِصُورَةٍ نَظَرَ اللهُ إِلَيْهَا تَبْكِي عَلَى ذَنْبٍ مِنْ خَشْيَةِ اللهِ عَزَّوَجَلَّ لَمْ يَطَّلِعْ عَلَى ذَلِكَ الذَّنْبِ غَيْرُهُ. 1
خوشا چهرهاى كه خداوند به آن مىنگرد، در حالىكه از ترس خدا بر گناهى كه كرده و جز او كسى از آن گناه آگاه نيست مىگريد.
دلهاى گناهآلود، دلهاى تاريك و فسردهاى هستند كه فقط با ياد خداوند نشاط مىگيرند. حال كه واپسين ساعتهاى روز را، در صحراى عرفات سپرى مىكنيم، هنگام آن است كه به سراغ دل رفته و او را در محضر پروردگار حاضر كنيم! شايد، در پرتو نور الهى كه بر عرفات افكنده شده بتوان دل ظلمانى را به دل نورانى تبديل كرد. اگر، در عرفات نيايش صميمانهاى با آفريدگار نداشته باشيم و بر خطاهاى ريز و درشت خويش گريان نباشيم، كى و كجا، مجال اعتراف و استغفار خواهيم يافت؟
عرفان ناب در بستر عرفات تجلى مىكند؛ بسترى كه خداوند در كنار خانهاش براى بازگشت انسان به خويشتن خويش گشوده است. قطرههاى اشكى كه در بيابان عرفات ريخته مىشود، چراغهاى روشنگرى در زندگى آدمى