103را. در دنيا، هم مىتوان به امور مادى پرداخت و هم به امور معنوى. هنر مسلمان بودن در اين است كه، خواهان سربلندى شد، چه در دنيا و چه در آخرت. «معلىبن خنيس» يكى از شيعيان بود كه در بازار مدينه به كسب و كار سرگرم بود. او مىگويد: «روزى كه ديرتر از هميشه، به سوى بازار مىرفتم، با امام صادق(ع) ملاقات كردم. آن حضرت به من چنين فرمود: « أَغْدُ إِلَى عِزِّك » 1؛ «صبح زود سراغ عزت خود برو!»
برخى، گمان مىكنند كه سختكوشى در كار دنيا و ماديات، با دين و ايمان، ناسازگار است. اينان بايد در اين دستور معصوم(ع) بينديشند كه قصد دارد تفهيم كند كه كوشش يك كاسب، سبب عزت او مىشود. روزى امام صادق(ع) از كار و كسب يكى از شيعيان به نام «معاذ كرباسفروش» جويا شد. گفتند كه او ترك تجارت و بازار كرده است. حضرت چنين فرمود:
عَمَلُ الشَّيْطَانِ! مَنْ تَرَكَ التِّجَارَةَ ذَهَبَ ثُلُثَا عَقْلِهِ أَمَا عَلِمَ أَنَّ رَسُولَ اللهِ قَدِمَتْ عِيرٌ مِنَ الشَّامِ فَاشْتَرى مِنْهَا وَ اتَّجَرَ فَرَبِحَ فِيهَا مَا قَضَى دَيْنَهُ؟ 2
[ترك دادوستد] كار شيطان است. كسى كه تجارت را رها كند، دو سوم عقلش از دستش رفته است، مگر نمىداند كه كاروانى از شام آمد و پيامبر از آن