102مىتوان آنان را خشنود كرد. مهم اين است كه به يادشان بودهاى! و چه سوغاتى نيكوتر از روح و رفتار خدايى؟
حال بايد دنيا را همچون بازارى نگريست! به دنيا آمدهايم كه دادوستد كنيم! بندگى كنيم و بندهنوازى ببينيم! عمل صالح از آدمى، پاداش بهشت و رضوان از خداوند! بد نيست كه در اين راسته بازار، كمى به بازار بودنِ دنيا بينديشيم! دادوستدهايى كه تاكنون داشتهايم را مرور كنيم! چه خريدهايم؟ چه فروختهايم؟ خريدار ما چه كسى بوده و به چه قيمت فروختهايم؟ بسا كسانى كه خود را به شيطانى كوچك رايگان فروختهاند! و بسا كسانى كه خريدارشان به آفريدگارشان بوده است! و بهتر از خدا، خريدارى سراغ داريم؟ اولياى الهى، قدر تجارت با پروردگار را مىشناسند! جان خود را مىدهند و در ازاى آن، خشنودى ابدى مىستانند و مؤمنان، با كار و كردار پسنديدهشان تجارت كرده و نيكفرجامى در زندگى آن جهانى را مىجويند. امام علىبن ابىطالب(ع) فرمود:
لا تِجَارَةَ كَالْعَمَلِ الصَّالِحِ وَ لا رِبْحَ كَالثَّوَابِ. 1
هيچ تجارتى چون عمل صالح نيست و هيچ سودى همچون ثواب [الهى] نيست.
حال برگرديم به بازار! از آخرت گفتم كه ابديت را از ياد نبريم! اسلام، نه راه دنياپرستان را مىپسندد و نه راه دنياستيزان