20ساكنان زمين آن روز را كه از جن و شياطين بودند، از نزديك شدن به آن دور مىكردند؛ زيرا براى آنان سزاوار نظر كردن به چيزى از بهشت نبود، چون هر كس به چيزى از بهشت نظر افكند، بهشت بر او واجب مىگردد و زمين در آن روزگار پاك و منزه بوده و آلودگى به خود نديده و خونى در آن ريخته نشده بود؛ همچنانكه خطايى در آن صورت نگرفته بود و بدين سبب خداوند زمين را جايگاه فرشتگان قرار داده بود و آنان همچنانكه در آسمان بودند در زمين به ذكر و تسبيح پروردگار مشغول بودند و بدان سستى نمىورزيدند. آنان به صورت صفى واحد، در كنار نشانههاى حرم به صورت دايره، حرم شريف را در بر گرفته و ايستاده بودند. بطورىكه منطقه حِلّ 1 را در پشت سر خود و منطقه حرم را پيش روى خويش قرار داده بودند. 2در اين حال، هيچ جن و شيطانى، ياراى گذشتن از صف ايشان را نداشت و به علت همين توقف فرشتگان در آن منطقه، آن را تا به امروز حرم نامند. و نشانههاى حرم در همان مكانها قرار داده شد.
خداوند - عزّ و جلّ - ورود حوّا را به حرم، به سبب خطايى كه كرده بود، حرام نمود همچنانكه نظر به خيمه آدم را نيز بر او حرام گردانيد و اين وضع همچنان ادامه داشت تا اينكه قبض روح گرديد. هرگاه آدم قصد آن را داشت كه حوا را ببيند و با او در آميزد و فرزندى به وجود آورد از تمامى منطقۀ حرم خارج شده و او را مىديد. خيمۀ آدم، تا به هنگام قبض روح آدم عليه السلام ، همچنان در آن نقطه قرار داشت. پس از آنكه خداوند جان آدم را گرفت، آن خيمه را هم بالا برد. فرزندان آدم در جايگاه آن خيمه، خانهاى از سنگ و گِل به وجود آوردند و همواره اين خانه برقرار و پايدار بود و هركس كه از پس ايشان مىآمد، خانه را تجديد مىنمود 3 تا اينكه در دوران نوح عليه السلام آب آن را پوشانيد و غرق كرد، بطورىكه جايگاه آن از نظرها محو و نابود گرديد. چون خداوند ابراهيم عليه السلام را برانگيخت به جستجوى پايه و اساس خانه برآمد. و پروردگار وى را به وسيلۀ ابرى كه بر فراز آن