14موجود در جهان اسلام مىدانند.
جمعى از ديد اقتصادى نگاه كردهاند و آن را اجتماع سالانه براى تجارت و داد و ستد و رد و بدل كالاها و آشنايى با توليدات همديگر مىدانند.
عدهاى به حج از ديد نظامى نظر افكندهاند و آن را از ابتدا تا انتها اشاراتى به آمادگى نظامى دانستهاند و فلسفۀ وقوف در عرفات و مشعر را كسب معرفت و شعور براى رمى جمرۀ عقبه يعنى مبارزه با شيطان بزرگ مىدانند.
برخى حج را از ديدگاه عرفانى نگاه كردهاند و گفتهاند بايد از قشر و پوست و ظاهر اعمال به مغز و باطن اعمال رسيد و خانه، وسيله و واسطهاى است تا بدينوسيله حاجيان به صاحبخانه برسند.
دستهاى، حج را از بعد ادبى و شعر تماشا كردهاند و آن را كنگرۀ سالانۀ شاعران و انديشمندان دانستهاند و به خصوص درگذشته مركزى براى شعر خوانى و انشاد اشعار و سرودهها بوده به طورى كه اشعار برگزيدۀ هفت يا ده تن از شعراى روزگار جاهليت را بر در كعبه آويخته بودند تا هر تازه واردى آن را بخواند و بدينوسيله مايۀ شهرت و افتخار آنان گردد. اين اشعار را سبعۀ معلقه، يا معلقات سبعه مىگفتند و سرايندگان اشعار را «اصحاب معلقات سبعه» مىناميدند. پس از نزول قرآن كريم كه در اوج فصاحت و بلاغت بود اين شاعران از بيم رسوايى قصايد خود را پنهانى برداشتند. 1