28حقيقت اشارت كرده و به ما مىآموزد كه تفسيرها يكسان نيست، بلكه ذو مراتب است، چنانكه مىفرمايد: «وَ لاٰ يَأْتُونَكَ بِمَثَلٍ إِلاّٰ جِئْنٰاكَ بِالْحَقِّ وَ أَحْسَنَ تَفْسِيراً (فرقان: 33)؛ آنان هيچ مثلى براى تو نمىآورند، مگر اين كه ما حق را براى تو مىآوريم، و تفسيرى بهتر». منظور از مَثَل در اين آيه وصف پيامبر(ص) است، بدين معنا كه دشمنان خدا و پيامبر كه متعرض قرآن مىشدند، از بيان معرفى درست پيامبر منحرف و به بيان صفات زشت و معرفى نادرست روى آوردند، اينجاست كه خداوند صفات حقّ پيامبر(ص) را بيان و تفسير احسن را ارائه داده است.
بنابر اين تفسير هر متنى خواه قرآن باشد يا غير قرآن، قابليت تقسيم را دارد، زير هر تفسير يا باطل محض است يا حقّ محض، و يا تفسير باطل مخلوط با حق، تفسير حق نيز يا حَسَن است يا احْسَن.
مطلب دوم: تقسيمبندى تفاسير
براى روشها و مناهج تفسيرى تقسيمبندىهاى چندى وجود دارد كه هر كدام ممكن است جايگاه تفسير آيات حج را متغير نمايد، از اين رو لازم است، به مهمترين اين تقسيمات اشارت شود:
أ. تفسير مأثور و تفسير اجتهادى
آيت الله معرفت تفسير قرآن به دو قسم تفسير مأثور و تفسير اجتهادى تقسيم مىكند، ليكن مأثور را شامل آيات قرآن 1 روايات، آراء و اقوال، و تفسير اجتهادى را مشتمل بر رأى، نظر و استدلال مىداند. و تفاسيرى كه صبغه مذهبى، كلامى، عرفانى، ادبى، لغوى و امثال آن را دارد جزء تفسير اجتهادى مىداند. 2