34
ب : موجبات واقعۀ بدر
قريشيان بدان جهت كه مكّه در جنوب مدينه واقع است، براى اينكه بتوانند از كنارههاى درياى احمر به جانب شمال و سرزمين شام بروند، مىبايست از مناطق مسكونى طوايف يثرب با همپيمانان آنها عبور كنند.
مسير مزبور، مهمترين راه بازرگانى قريش براى رفتن به مهمترين مركز تجارى آنها يعنى شام بود. همزمان با هجرت اجتنابناپذير مسلمانان از مكّه به مدينه و پيوندهاى روزافزون طوايف جُهَينَه با ديگر قبايلِ همپيمان انصار مدنى، راه تجارتى مذكور از حساسيّت و اهميّت خاصّى برخوردار شد و در نتيجه موجب نگرانى قريش گرديد.
مردمى كه اجباراً از ديارشان رانده شده و كاشانهها و اموالشان را رها كردهاند؛ تا به جاى زندگى در محيط خوف و خفّت، در فضاى آزاد ديگرى استشمام معنويّت كنند، طبيعى است كه به تحكيم موقعيّت زندگى جديد خود بينديشند و راههاى دفاعى جديد و يا امكانات بالقوّه براى تحت فشار قرار دادن بتپرستان قريش را مورد ارزيابى قرار دهند.
مسلمانان مىدانستند كه بتپرستان تندخوى قريش، از اينكه نتوانستهاند محمّد صلى الله عليه و آله را به قتل رسانند و بساط نبوّت او را برچينند، كينهتوزانه به فكر تدارك حصول به چنين نتيجهاى هستند.
آنها در برابر نبوّت محمّد صلى الله عليه و آله سلاحى نداشتند. منطق بتپرستى فرو ريخته بود و نظام كهن جاهلى نمىتوانست در برابر انتشار تعليمات دين جديد مقاومت كند. با توجّه به اينكه تمام مبارزات سياسى، اقتصادى عليه مردمى شيفته و مؤمن به وحدانيّت خدا نافرجام ماندهبود، تجمّع مجدّد آنهادر يثرب واستقبال قبايل، نگرانى قريش را روزافزون مىنمود. آنها نيز در مقابل وضعيّت جديد، راههاى جديدى را براى نجات نظامى كه تمام منافع مادّى دنياشان وخُلق وخوىشان بهآن وابسته بود، موردارزيابى قرار مىدادند.
اين لحظات حسّاس تاريخى به هر حال وقايعى را به دنبال داشت و دير يا زود قريش را به چارهجويى عملى وامىداشت. مسئلۀ ارادۀ شخصى يا تصميمگيرىهاى