26اين بقاع و امكنه، وجود آنها را با عمل خويش تأييد كرد. همچنين روش علما و پيشوايان اسلام نيز در طول تاريخ به همين منوال بوده است.
آرى، مسلمانان؛ اعم از شيعه و اهل سنت، در طول تاريخ، در انجام اين برنامهها و در تجليل از شخصيتهاى معنوى و در ساختن حرم و گنبد و بارگاه براى قبورِ آنان، به منابع اصلىِ اسلامى؛ از قرآن و حديث 1 تمسك جسته و از سيرۀ رسولاللّٰه صلى الله عليه و آله در زيارت قبور شهدا و صحابه كه از بارزترين برنامههاى زندگى آن حضرت بوده، پيروى نمودهاند.
انگيزه تخريب حرمها
* كج فهمى دينى
برنامۀ بزرگداشت از بزرگان و پيشوايان دين از سوى مسلمانان مانند پيروان ساير مذاهب همچنان در طول تاريخ سارى وجارى بود و كوچكترين مخالفتى با اين امر مشاهده نمىشد، تا اين كه در آستانۀ قرن هشتم، در شام، شخصى به نام ابن تيميه پيدا شد و تجليل و احترام از انبيا و مدفن آنها را، نه تنها غير مشروع و حرام بلكه مرتكبين آنها را مشرك و مرتد خواند ! كه در صورت عدم توبه بايد به قتل برسند. وى همچنين بر وجوب تخريب اين آثار و ابنيه فتوا صادر كرد.
اين عقيده در آن زمان گرچه پيروان اندك يافت اما پس از مدت كوتاهى متروك و به فراموشى سپرده شد، تا اينكه در قرن يازدهم و پس از مدت چهار قرن، با پيدايش وهابىگرى در نجدِ حجاز، بار ديگر مطرح و به مرحلۀ اجرا گذاشته شد و در نتيجۀ همين باور واعتقاد بودكه با تسلّط وهابيان به مكه و مدينه در سال 1344 ه . ق. تمامِ حرم ها در اين دو شهر و ديگر شهرهاى حجاز-كه متعلّق به اقوام و عشيرۀ رسول خدا و صحابۀ آن حضرت و ساير شخصيتهاى مذهبى بود و همچنين مساجد موجود در كنار اين اماكن منهدم گرديد و امروز ديگر اثرى از اين بناها باقى نيست.