47حمله كرد، خداوند عزّ وجلّ دو فرشته را مأمور ساخت تا مَعَدّ بن عدنان را برداشتند و او را در ارمينيّه فرود آوردند و زمانى كه اين واقعه پايان يافت خداوند او را به سرزمين تهامه بازگرداند. و مىگويد وقتى تجاوزگرى بخت نَصّر در بلاد مغرب، خاتمه يافت، او به سرزمين خود بازگشت.
در مكه و اطراف آن، دايىهاى معدّ بن عدنان، از جرهمىها حضور داشتند كه واليان و كارگزاران مكه بودند و كسانى از ايشان هنوز هم در آنجا بودند. وى با آنان ادامۀ زندگى داد و آنها به او زن دادند و از او زن گرفتند و از لشكريان بخت نصر، گزندى كه به ديگران رسيد، به او و جرهمىها و كسانى كه با ايشان بودند، نرسيد.
نابت بن اسماعيل و ولايت بر بيت اللّٰه الحرام
ازرقى نقل مىكند كه: «جدّم از سعيد بن سالم، و او از عثمان بن ساج نقل كرده كه گفت: ابناسحاق پس از بيان شرححال فرزندان اسماعيل چنين آورده است: نابت بن اسماعيل تا هنگامى كه خداوند اراده كرده بود بر خانۀ كعبه ولايت يافت، تا آن كه از دنيا رفت. پس از وى، مضاض بن عمرو جُرهُمى كه «جدّ مادرى» نابت بود، عهده دار اين سمت گرديد و نوۀ دخترىاش، نابت و ديگر پسران اسماعيل را گرد آورد و همگى با جدّ مادرى، يعنى مضاض بن عمرو و با دايىهايشان؛ يعنى پسران مضاض كه از جُرهُم بودند، مجموعۀ واحدى را تشكيل دادند.